کد مطلب:35546 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152
خداوندا بر من ببخشای. بدین كلمات امیرالمومنین (ع) با خدای خویش راز می گفت: خدایا ببخشای این بنده را سترده است از خاطرم روزگار كه ثبت است در دفتر ایزدی همی خواهم از درگهت ای خدا ببخشی بر این بنده بار دگر الهی چو دادم به شهوت نوید خدایا زدم گام در خودسری هوس بسته راه نكویی به من الهی كنون با هزاران نیاز الهی مرا چشم بر ناروا الهی زبان گه ز وجدان برون خدایا به دل آرزو شد نهان ز بی رنگی خویش رنگ آورد خدایا شود یاوه گاهی سخن خدایا كنون ز آنچه شد ناروا كنون توبه كردم ز چندین گناه [صفحه 258]
«اللهم اغفر لی...»
ندیده بیانگار شرمنده را
بر این بنده با عفو منت گذار
از این بنده هر لغزش و هر بدی
شكستم اگر با هوس توبه را
دگر ره از این بینوا درگذر
به پنهان و آرام شد زان امید
شمردم سبك موضع داوری
بدان سان كه شرمنده ام خویشتن
نهادم سر توبه بر خاك باز
گهی بسته گه بازگردد بجا
رود حق ادا می شود واژگون
بدان سان كه روزی اگر شد عیان
گناهی شود هول و ننگ آورد
كه پرهیز از آن نیست آسان به من
ز چشم و زبان و ز میل و هوی
ببخشای بر بنده ی بی پناه
صفحه 258.