کد مطلب:35546 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

راز و نیاز با خدا











«اللهم اغفر لی...»

خداوندا بر من ببخشای.

بدین كلمات امیرالمومنین (ع) با خدای خویش راز می گفت:


خدایا ببخشای این بنده را
ندیده بیانگار شرمنده را


سترده است از خاطرم روزگار
بر این بنده با عفو منت گذار


كه ثبت است در دفتر ایزدی
از این بنده هر لغزش و هر بدی


همی خواهم از درگهت ای خدا
شكستم اگر با هوس توبه را


ببخشی بر این بنده بار دگر
دگر ره از این بینوا درگذر


الهی چو دادم به شهوت نوید
به پنهان و آرام شد زان امید


خدایا زدم گام در خودسری
شمردم سبك موضع داوری


هوس بسته راه نكویی به من
بدان سان كه شرمنده ام خویشتن


الهی كنون با هزاران نیاز
نهادم سر توبه بر خاك باز


الهی مرا چشم بر ناروا
گهی بسته گه بازگردد بجا


الهی زبان گه ز وجدان برون
رود حق ادا می شود واژگون


خدایا به دل آرزو شد نهان
بدان سان كه روزی اگر شد عیان


ز بی رنگی خویش رنگ آورد
گناهی شود هول و ننگ آورد


خدایا شود یاوه گاهی سخن
كه پرهیز از آن نیست آسان به من


خدایا كنون ز آنچه شد ناروا
ز چشم و زبان و ز میل و هوی


كنون توبه كردم ز چندین گناه
ببخشای بر بنده ی بی پناه

[صفحه 258]


صفحه 258.